: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
آثار و برکات تربت پاک سیدالشهدا علیه السلام
سجده بر خاک تو شایسته بود وقت نماز اى که از خون جبینت به جبین آب وضوست
فضیلت و آثار و برکاتى که براى تربت حسینى است، براى هیچ تربتى و قطعهاى از قطعات زمین نیست. خاک کربلا قطعهاى از بهشت است که خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یک فداکار در راه دین که تمام هستى خود را فدا کرده، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده است .
کربلایش قطعهاى از جنت است باب نور و باب لطف و رحمت است
اما در این که چرا تنها این خاک داراى چنین ویژگیها و آثار و برکات است؟ باید گفت: هر چیزى که در این عالم، شرافت ظاهرى و یا معنوى پیدا مىکند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و یا به خاطر وقوع امر خارقالعاده و مهمى است که به آن شرافت و برکت داده است .
در تربت کربلاى سیدالشهدا علیه السلام هر دو امر محقق شده است، زیرا خاک کربلا بنا بر روایاتى، هم شرافت ذاتى و خدادادى، و هم امر عظیم و واقعهاى مهم در آنجا واقع گردیده که آن شهادت حسین بن على علیه السلام و یاران وفادارش مىباشد، لذا داراى فضیلت و آثارى خاص است .
آمده است که چون بر قبر امام حسین علیه السلام آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گردید، یکى از اعراب بنى اسد آمد و از خاک قبضه قبضه برداشت و بویید تا بر قبر حسین رسید، و چون او را مىبوسید گریه مىکرد و مىگفت: پدر و مادرم به فدایت، چه قدر خوشبویى که قبر و تربت تو چنین خوشبو است، سپس شروع کرد به سرودن:
خواهند نهان سازند قبرش ز حبیبش خوشبویى خاک قبر گردیده دلیلش
آرى خاک مزار حسین علیه السلام سرمه چشم عاشقان و شیفتگانش بوده و ایشان را مجنون وار به سوى خود مىکشاند.
از آنجایى که هدف این کتاب بر شمردن آثار و برکات سیدالشهدا علیه السلام است، از تفصیل در مطلب پرهیز کرده و علاقهمندان به این مقوله را به کتابهاى مربوط ارجاع مىدهد.
و اما آثار و برکاتى که مىتوان براى تربت پاک حسینى برشمرد عبارتند از:
امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسین علیه السلام را شفاى هر درد، و ایمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه یکى از شما خواست از آن خاک تناول کند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر سایر اعضاى بدنش تماس دهد...»(1)
یکى دیگر از برکات و آثار خاک مزار امام حسین علیه السلام این است که سجده بر آن تربت پاک حجابهاى ظلمانى را کنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است. امام صادق علیه السلام در این باره مىفرماید: «همانا سجود بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مىکند.»(2)
لازم به ذکر است که مراد از «حجاب» در کتاب و سنت، همان حجابهایى است که بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب مىسازد که در مرحله اول، حجابهاى ظلمانى و در مرحله دوم، حجابهاى نورانى برطرف مىشود اما مراد از حجابهاى هفتگانه، ظاهراً حجابهاى ظلمانى است. سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام این خاصیت را دارد که در صورت معرفت به حق حضرت و ولایت او، حجابها را دریده و راهگشاى وصول به کمالات انسانى باشد.
سجده بر خاک سر کوى تو آرند خلایق جان فداى تو که هم قبله و هم قبله نمایى
و اما در خصوص این که در میان شیعه معمول است از خاک مقدس کربلا یعنى تربت کنار قبر سیدالشهدا علیه السلام خاک برداشته و با آن مُهر درست کرده و غالباً در نماز، به آن سجده مىکنند بدین خاطر است که از خاک زمین بوده و به تمامى خاکها مىتوان سجده کرد، و از طرفى خاک کربلا به لحاظ شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش شرافت پیدا کرده است، به طورى که اهلبیت علیهم السلام نیز به ما فرمودهاند در هر نمازى که سجده بر تربت کربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مىکند. چنانکه حضرت صادق علیه السلام از خاک کربلا درون کیسهاى ریخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن کیسه را باز مىکرد و بر آن سجده مىنمود.
از جمله آثار و برکات قطعى تربت پاک سیدالشهدا علیه السلام شفا بودن آن براى دردها و آلام انسان است. روایاتى که دلالت بر این امر دارند به سه دسته تقسیم مىشوند:
1- روایاتى است که شفا بودن را براى تربتى که از خود قبر شریف برداشته شود مخصوص کرده است، چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «به درستى که نزد سر حسین علیه السلام تربت سرخى است که شفاى هر دردى غیر از مرگ مىباشد.»(3)
2- روایاتى است که با تعبیرات مختلف توسعهاى از بیست ذراع تا پنج فرسخ و یا ده میل را براى آن قائل است. چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «حریم مزار حسین علیه السلام پنج فرسخ از چهار جانب قبر است.»(4)
3- روایاتى است که به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نمودهاند. چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «خاک مزار امام حسین علیه السلام براى هر دردى شفاست.»(5)
تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را در حریم وصل خود خاک شفا دارد حسین
و نیز امام رضا علیه السلام فرمود: «خوردن گِل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوک، حرام است مگر گِل مزار حسین علیه السلام، به درستى که در آن شفاى هر درد و امنیت از هر ترسى است.»(6)
عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام والمسلمین مرحوم آقاى حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادى(ره) نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندى خراسانى (ره) که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیمارى مدتى طول کشید و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند. پس از چندى بیمارى من به قدرى شدید شد که اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر براى معالجهام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهى بیهوش مىشدم و گاهى به هوش مىآمدم.
یکى از رفقا که مرا پرستارى مىکرد شنیده بود که عالم زاهد مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود که قدرى از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود: من به قدر یک عدس تربت دارم و آن را گذاشتهام که بعد از مرگم در کفنم بگذارند. آن آقا ناراحت شده و گفته بود: حالا که ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آوردهایم شما هم از دادن تربت خوددارى مىکنید؟ این بیمار در حال احتضار است و مىمیرد.
مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدرى از آن تربت که از جان خودش عزیزترش مى داشت به آن شخص داده بود. تربت را با آب مخصوصى که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ریخته بودند. من که در حال بیهوشى به سر مىبردم، ناگهان چشمان خود را باز کرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشستهاند، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.
کم کم در خود احساس نیرو و نشاط کردم و حرکتى به خود داده، نشستم، دیدم نشاط بیشترى دارم برخاستم و ایستادم، و چون یقین کردم که به برکت تربت مقدس امام حسین علیه السلام شفا یافتم حال خوشى پیدا کردم و به رفقا گفتم: از شما خواهش مىکنم که از حجره بیرون بروید، چون مىخواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من در حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى که قابل وصف کردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام شدم.»(7)
آرى، شفاى بیماران به وسیله تربت آن حضرت یکى از برکاتى است که خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین علیه السلام به وى عطا فرموده است .
تأثیر کام برداشتن اطفال با تربت
کام برداشتن اطفال با تربت امام حسین علیه السلام موجب ایمنى کودک مىشود چنانکه امام صادق علیهالسلام فرمود:
«کام فرزندانتان را با تربت حسین علیه السلام باز کنید که آن امان است.»(8)
صاحب کتاب «مدارک الاحکام» مىنویسد: در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زاینهاى بود، بچههایى که از زنا به دنیا مىآورد در تنور مىانداخت و مىسوزانید. وقتى که مُرد، پس از غسل و کفن او را به خاک سپردند، اما زمین جنازهاش را بیرون انداخت. جاى دیگر او را دفن کردند باز زمین او را نپذیرفت تا سه مرتبه، آنگاه مادرش به امام صادق علیه السلام متمسک شد: اى پسر پیغمبر به فریادم برس. فرمود: کارش چه بود؟ عرض کردند زنا و سوزاندن بچههاى حرامزاده. فرمود: هیچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض کرد حالا چه کنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسین علیه السلام با او در قبر بگذارید. تربت حسین علیه السلام امان است. همراهش گذاشتند زمین او را پذیرفت. در توقیع مبارک حضرت حجة بن الحسن(عج) نیز اذن داده شده است. یکى از شیعیان به حضرت (در زمان غیبت صغرى توسط نایب خاص حضرت) مىنویسد: آیا جایز است ما تربت حسین علیه السلام را با میت در قبر بگذاریم، یا با تربت حسین روى کفن بنویسیم؟ حضرت در پاسخ مرقوم مىفرمایند: هر دو کار پسندیده است. البته باید رعایت احترام تربت بشود. مُهر یا تربت، مقابل یا زیر صورت میت باشد، بلکه به برکت خاک قبر حسین علیه السلام قبر میت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد.(9)
از حضرت صاحب الزمان(عج) روایت شده که فرمود: «هر کس تسبیح تربت امام حسین علیه السلام را در دست گیرد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر براى او نوشته مىشود.»(10)
و امام صادق فرمود: «یک ذکر یا استغفار که با تسبیح تربت حسین علیه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود.»(11)
1- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 4، ص 1033.
2- کافى، مرحوم کلینى، ج 4، ص 588.
3- کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 272.
4- مکارم الاخلاق، طبرسى، ج 1، ص 360.
5- کافى، مرحوم کلینى، ج 1، ص 360.
6- تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ج 6، ص 74.
7- نقل از کتاب "سیدالشهدا"، آیت الله شهید دستغیب، ص 166.
8- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 4، ص 1033.
9- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 4، ص 1033.
10- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 44، ص 280.
11- نقل از کتاب "درسى که حسین (ع) به ما آموخت"، شهید هاشمى نژاد، ص 451.
منبع:آثار و برکات سیدالشهدا، علیرضا رجالى تهرانى.
نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی
گریه پیامبران بر مصیبت امام حسین علیه السلام
گریه حضرت آدم بر امام حسین علیه السلام
صاحب کتاب درالیمین در تفسیر این آیه مبارکه از قرآن کریم "فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم" می فرماید: خلاصه معنی چنان است که آدم (ع) در ساق عرش کلمه چند نگریست، جبرئیل او را بیاموخت که بدان کلمات که اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بود پناهنده شود و بدین گونه سخن کند:
قال: "یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان."
خدا را بدین کلمات سوگند داد، چون به نام حسین(ع) رسید آتش از قلبش برانگیخت و آب از چشمش بریخت. گفت: ای جبرئیل، چه شد که در ذکر پنجم قلب من بشکافت و اشک من جاری شد؟ جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود که همه مصیبتها در نزد او کوچک باشد. گفت ای برادر آن چه مصیبتی است؟
قال: یقتل عطشاناً غریباً وحیداً فریداً، لیس له ناصر ولا معین و لو تراه یا آدم و هو یقول وا عطشاه وا قله ناصراه حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان فلم یجبه احد الا بالسیوف و شرب الحتوف، فیذبح ذبح الشاه من قفاه و ینهب رحله اعدائه و تشهر رؤسهم، هو و انصاره فی البلدان و معهم النسوان، کذالک سبق فی علم الواحد المنان.
گفت: کشته می شود در حالتی که تشنه باشد و بی کس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی که می گوید: "وا عطشاه وا قله ناصراه" تا گاهی که از تشنگی چشمش چنان تاریک می شود که آسمان را نتواند دید و هیچ کس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ . پس، او را میکشند چنانکه گوسفند را از قفا سر میبرند، و احمال و اثقال او را دشمنان او به نهب و غارت می برند و سر او و اصحاب او را بر سنان - نیزهها - می کنند و در شهرها می گردانند و اهلبیت او را اسیر می گیرند. و این صورتی است که از پیش به علم خداوند واحد برگذشته است.
چون این سخن به پایان رفت آدم و جبرئیل چون زن بچه مرده گریستند.
اطلاع یافتن حضرت نوح (ع) از شهادت امام حسین(ع)
هنگامی که حضرت نوح(ع) بر کشتی سوار شد و روی زمین را گردش نمود و به زمین کربلا رسید، زمین کربلا کشتی او را نگاه داشت. حضرت نوح از خطر غرق شدن ترسان شد و گفت:
الهی طفت جمیع الدنیا و ما اصابنی فزع مثل ما اصابنی فی هذه الارض؛ پروردگارا، من جمیع دنیا را گردش کردم و در هیچ موضعی نظیر این زمین خوفناک ندیدم .
فنزل جبرئیل و قال: " یا نوح فی هذا الموضع یقتل الحسین سبط محمد(ص) خاتم الانبیاء وابن خاتم الاوصیاء؛ در این موقع جبرئیل نازل شد و گفت: اینجا مکانی است که سبط خاتم انبیاء و فرزند خاتم اوصیاء کشته خواهد شد .
نوح گفت: قاتل او کیست؟
جبرئیل گفت: قاتل او کسی است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می کنند .
پس، لعنت کرد او را نوح چهار مرتبه. پس کشتی حرکت کرد تا کوهی ظاهر شد و بر آن قرار گرفت.
حضرت ابراهیم(ع) و گذر او از قتلگاه امام حسین علیه السلام
هنگامی که گذر حضرت ابراهیم(ع) به کربلا افتاد و به قتلگاه امام حسین(ع) رسید اسبش به رو درآمد. آن حضرت از بالای اسب بر زمین افتاد، سرش شکست و خون جاری شد. زبان به استغفار گشود و گفت: پروردگارا، آیا از من گناهی صادر شده است؟
جبرئیل نازل شد و گفت: گناهی از تو سر نزده بلکه در این مکان سبط خاتم انبیاء شهید خواهد شد و خون تو به موافقت خون او جاری گردید.
حضرت ابراهیم گفت: قاتل او که خواهد بود؟
گفت: آن کسی است که اهل آسمانها و زمین او را لعنت خواهند کرد.
حضرت موسی(ع) و عبور از کربلای امام حسین علیه السلام
روایت شده موقعی که حضرت موسی(ع) با یوشع بن نون به زمین کربلا عبور کردند بند نعل حضرت موسی (ع) پاره شد و خاری به پای آن بزرگوار خلید و خون جاری شد. گفت: پروردگارا، مگر چه گناهی از من صادر شده که بدین کیفر گرفتار شدم؟
فاوحی الیه ان هنا یقتل الحسین(ع) و هنا یسفک دمه فسال دمک موافقه لدمه.
خطاب رسید: خون حسین(ع) در این موضع ریخته خواهد شد. خون تو نیز برای این که با خون آن حضرت موافقت کند جاری گردید.
موسی(ع) گفت: حسین کیست؟
خطاب رسید: حسین سبط محمد مصطفی و فرزند علی مرتضی است.
موسی گفت: کشنده آن حضرت کیست؟
وحی شد: کشنده او کسی است که ماهیان دریا و وحوش صحرا و پرندگان هوا او را لعنت خواهند کرد.
موسی (ع) هم بر یزید لعنت کرد .
حضرت سلیمان (ع) و مقتل حسین علیه السلام
مروی است که سلیمان(ع) بر بساط خویش جای داشت و در هوا عبور می کرد. ناگاه روزی از زمین کربلا خواست درگذرد، باد بساط او را به دوران انداخت، چنان که سلیمان بیمناک شد تا مبادا او را به خاک افکند. در این وقت باد از وزیدن بایستاد و بساط او به خاک در افتاد .
فقال سلیمان للریح لم سکنت؟ فقالت ان هنا یقتل الحسین(ع) .
فرمود: ای باد تو را چه افتاد که ساکن گشتی؟ گفت: مقتل حسین بن علی اینجاست.
سلیمان گفت: کشنده او چه کسی است؟
گفت: لعین اهل سماوات و الارض، یزید.
پس سلیمان دست برداشت و او را لعن فرستاد و به دعای بد یاد کرد. در این وقت جن و انس ایمن گشتند و باد وزیدن گرفت و بساط طریق سلامت سپرد.
گریه حضرت زکریا بر امام حسین علیه السلام
مولایمان حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در پاسخ سعدبن عبدالله در ضمن حدیثی طولانی می فرماید: حضرت زکریا از پروردگارش درخواست نمود که اسامی پنج تن را به او بیاموزد. جبرئیل(ع) بر او نازل شد و آنها را به او آموخت. هر گاه که زکریا اسم محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) را میبرد اندوهش برطرف میشد، ولی همین که اسم حسین(ع) را می برد بغض گلویش را می فشرد و نفسش به شماره می افتاد و گریه اش می گرفت. روزی گفت: خداوندا، چه سری دارد که هر گاه اسم چهار نفر از اینان را میبرم غم و اندوهم برطرف می شود و خاطرم تسکین می یابد، ولی هنگام نام بردن از حسین(ع) اشکم جاری و آه و ناله ام بلند می شود؟
خداوند متعال داستان حسین(ع) را به او خبر داد و فرمود: (کهیعص) .
کاف اسم کربلا، هاء هلاکت خاندان پیامبر(ص)، یاء یزید که به حسین(ع) ظلم و ستم نمود، عین اشاره به عطش و تشنگی حسین(ع) و صاد صبر اوست .
زکریا که این مطالب را شنید سه روز از مسجدش بیرون نرفت و دستور داد کسی بر او وارد نشود و شروع به گریه و زاری نمود و ذکر مصیبت او این عبارت بود: خداوندا، آیا بهترین آفریدگانت به فرزندش مصیبت زده میشود؟ آیا چنین مصیبتی بر آستانه آنان فرود می آید؟
حضرت عیسی (ع) و کربلای حسین علیه السلام
در خبر است که عیسی(ع) را با حواریون گذر به اراضی کربلا افتاد، ناگاه شیری را نگریستند که طریق را بر روندگان مسدود ساخته بود. شیر به سوی عیسی(ع) پیش آمد و فرمود:
انی لم ادع لکم الطریق حتی تلعنوا یزید قاتل الحسین (ع) .
نمی گذارم شما درگذرید الا آن که یزید را که کشنده حسین(ع) است لعن کنید.
عیسی فرمود: حسین کیست؟
قال: سبط محمد النبی الامی و ابن علی الولی ؛ سبط پیامبر و فرزند علی ولی الله است .
عیسی (ع) پرسید: قاتل او کیست؟
گفت قاتل او یزید ملعون است که وحوش بیابانها و درندگان صحراها خاصه روزهای عاشورا او را لعن کنند .
پس عیسی دست برداشت و لعن کرد بر یزید و نفرین فرستاد بر او. در این وقت شیر از طریق کناری رفت و حواریون ایمن شدند و به جانب مقصود عبور کردند .
حضرت محمد (ص) و تربت امام حسین علیه السلام
ابوبصیر گوید امام صادق(ع) فرمود: جبرئیل بر رسول خدا(ص) فرود آمد. در آن هنگام حسین(ع) نزد حضرتش به بازی مشغول بود. پس جبرئیل او را آگاه ساخت که امتش این فرزند را می کشند. رسول خدا(ص) گریست و سپس جبرئیل عرض کرد: آیا تربتی را که بر روی آن کشته می شود به شما نشان دهم؟
امام ادامه دادند: ناگاه فاصله میان محل نشستن رسول خدا(ص) و قتلگاه حسین(ع) در زمین فرو رفت، به طوری که دو مکان به هم متصل شدند و جبرئیل مشتی از آن خاک برگرفت. سپس در کمتر از یک چشم بر هم زدن دو مکان از هم دور شدند و به حالت اول خود بازگشتند. سپس جبرئیل خارج شد در حالی که می فرمود: خوشا به حال تو ای خاک و خوشا به حال آن که در اطراف تو کشته می شود.
البته گفتنی است در این زمینه روایات دیگری نیز درباره سایر پیامبران مانند حضرت اسماعیل موجود است که طالبان میتوانند به بحارالانوار مرحوم شیخ محمدباقر مجلسی (ره) ، جلد 44 و کتاب خصائص الحسینیه، مراجعه نماید .
نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی
پُز خونواده و آباء و اجداد هیچ فایدهای نداره، باید یک فکر دیگه بکنید
کسى که کردارش او را به جایى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایى نخواهد رسانید.امام علی علیه السلام : مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ .
آیا میدانید چرا پیامبر فرمودند: هرگز خداوند متعال بهتر از خدیجه را بر من نصیب نفرموده است
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و آله هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصیب نفرموده است. او روزى که من نیاز به کمک داشتم، به یارىام آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت؛ روزى به من ایمان آورد که جهانیان نسبت به من کفر می ورزیدند، و روزى مرا تصدیق کرد که جهانیان تکذیبم می کردند، خداوند از او به من اولاد عنایت کرد.
آیا میدانید چرا بعضیها نصیحت تو کلّهشون نمیره؟!
میان شما و پندپذیرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.امام علی علیه السلام : بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ .
نهج البلاغه – حکمت282
آیا وقتی بهتر از شب عید برای پوشیدن لباسهای نو سراغ دارید؟!
امام حسن علیه السلام : بهترین جامه های خود را در موقع نماز می پوشید ، کسانی از آن حضرت سبب این کار را سؤال کردند ، در جواب فرمود : خداند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد به این جهت خود را در پیشگاه الهی زینت می کنم ، خداوند امر فرموده که با زینت های خود در مساجد حاضر شوید .
تفسیر عیاشی ، ج 2 ، ص 14
آخه غصه روزی که هنوز نیامده را برای چی میخورید؟!
اى فرزند آدم ! اندوه روز نیامده را بر اِمروزت میفزا ، زیرا اگر روزِ نرسیده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند.امام علی علیه السلام : یَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ الَّذِى لَمْ یَأْتِکَ عَلَى یَوْمِکَ الَّذِى قَدْ أَتَاکَ فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِکَ یَأْتِ اللَّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ .
نهج البلاغه – حکمت 267
امام حسین علیه السلام : عقل کامل نمیشود مگر با پیروی از حق .
بحار الانوار، ج 78 ، ص 127
امام باقر علیه السلام: دانشمندی که از علمش سود برند، از هفتاد هزار عابد بهتر است.
بحارالانوار، ج 75، ص 173
هر گاه عقل کامل گردد ، سخن اندک شود .امام علی علیه السلام إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلَامُ .
نهج البلاغه – حکمت 71
امام حسن علیه السلام: هنگامی که مستحبات به واجبات ضرر برسانند، آنها را ترک کنید.
تحف العقول، ص 236
ثروتمندى در غربت ، چون در وطن بودن و تهیدستى در وطن ، غربت است.( توضیح آنکه دارایی باعث کاهش مشکلات درور بودن از شهر و دیار چنانکه گویا همانجا وطن شخص ثروتمند است و در مقابل، تهیدست حتی در شهر خود نیز چنان تنها و در سختی است که گویا فردی غریب و بیکس است)امام علی علیه السلام الْغِنَى فِى الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِى الْوَطَنِ غُرْبَةٌ.
نهج البلاغه – حکمت 56
امام صادق علیه السلام میفرمایند: به خدا قسم کسی که حسین بن علی علیهماالسلام را زیارت کند و عارف به حقش باشد تمام گناهان گذشته و آیندهاش آمرزیده میشود.
کامل الزیارات، ص 450
امام رضا علیه السلام: دوست هر کس عقل او ، و دشمنش جهل اوست.
تحف العقول ، ص 467
امام کاظم علیه السلام: هرگاه مردم گناهان تازه کنند که نمی کردند ، خداوند بلاهایی تازه به آنها دهد که به حساب نمی آوردند .
تحف العقول ، ص 434
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم: ساعتی اندیشیدن، بهتر از شصت سال عبادت کردن است .
"نهج الفصاحه، ص 436، ح 2059"
چشم را از سختیها و رنج ها فروبند تا همواره خشنود باشی.أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً
نهج البلاغه - حکمت 213
نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی