سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 طلبه آنلاین - طلبه آ نلاین

هفت‌ سین

چهارشنبه 86 اسفند 29 ساعت 7:48 عصر

"هفت‌ سین سلامتی"

فصل‌ها، ماه‌ها و رنگ‌ها می ‌گذرند و همگی حاکی از چرخش زمان و روزگارند…

فرهنگ کهن ایرانی گره خورده با شُکر دائم نعمت‌های خداوندی در فصل‌های مختلف سال است. دانش سرشار مردمان ایران زمین از آنچه می‌ خورند و می ‌آشامند و شناخت زیبایی‌های فصل‌ها، رنگ‌ها و محصولات آن در جشن‌های جاودانه ی ایرانیان در فصول مختلف متجلی است.

با نگاهی کوتاه به محتویات مواد غذایی اصلی سفره ‌ی عید می ‌توان با اطمینان بیان کرد که اکثر مواد غذایی مورد استفاده در این سفره سرشار از مواد معدنی و ویتامین‌هایی است که ضمن تقویت سیستم دفاعی بدن، جسم انسان را در بلند مدت در مقابل خطرات ابتلا به بیماری‌های سخت و مزمن مانند سرطان و بیماری‌های قلبی- عروقی محافظت می ‌کند.

شب یلدا، سفره‌ ی هفت ‌سین و… به ما می ‌آموزد که چنین الگوی غذایی را در طول سال و به مناسبت‌های مختلف داشته باشیم و در برنامه‌ ی روزانه‌ ی خود بگنجانیم. همان ‌طور که گذشتگان ما به مناسبت‌های مختلف جشن می گرفتند و از نعمت‌های بی ‌شمار الهی استفاده می‌ کردند.

هفت‌ سین شامل 6 سین غذایی است که هر کدام می ‌تواند سمبل سلامتی و طول عمر و زندگانی باشد.

سیب، سمبل زیبایی و سرشار از سلامتی

ردپای سیب را به فراوانی می ‌توان در داستان‌های اساطیر یونان و روم باستان یافت که در آن دوره، نشانه ‌ی جاودانگی یا تناسخ بود.

در گذشته از سیب به عنوان غذای خدایان و الهه‌ها یاد شده است. همچنین به عنوان پاداش کار نیک هدیه داده می ‌شد و امروزه سیب از میوه‌های پر طرفدار و خوشمزه در جهان محسوب می ‌شود.

میوه ‌ی سیب را یا به صورت تازه، یا به شکل آب سیب، کمپوت، مربا، ژله، مارمالاد، سرکه و... مورد استفاده قرار می ‌‌دهند. این میوه سرشار از اسیدهای آلی، اسید مالیک و نمک‌های پتاسیم و سدیم است.

بیشتر اسیدها و نمک‌های ارزشمند سیب در زیرپوست آن جمع شده است، بنابراین توصیه می‌ شود سیب را پس از شست و شو، با پوست مصرف کنید.

سیب میوه‌ای سرشار از ویتامین‌های C, A, B بوده و نیز حاوی تانن‌ها، سلولز، آهن، کلسیم و فسفر می ‌باشد.

مهم ترین ماده‌ی معدنی موجود در سیب "پتاسیم" است که آن را "عنصر جوانی" می ‌نامند که سبب نرم شدن جداره‌ ی سرخرگ‌های بدن و پایین آمدن فشار خون می ‌شود.

سیب یکی از میوه‌های طبی نیز به شمار می ‌رود که هم عضلات و هم اعصاب را تقویت می‌ کند.

طبق آخرین بررسی‌های به عمل آمده، سیب سرخ نسبت به انواع دیگر آن امتیاز و خواص بیشتری داشته و خاصیت پاک کردن سموم بدن را دارا است و به علت داشتن مواد قلیایی، اسید اوریک را حل کرده و ترشحات غدد بزاق و معده را مساعد و متعادل می ‌سازد.

- سیب برای معالجه ‌ی چاقی، امراض مفاصل،روماتیسم مزمن، نقرس ، تب‌خال و امراض ریوی مفید می ‌باشد. به خانم‌ها توصیه می ‌شود در طی هفته 5 عدد سیب بخورند.

- سیب باعث دفع سنگ کلیه شده و سوء‌هاضمه را نیز از بین می ‌برد.

- سیب به واسطه‌ ی داشتن فیبر غذایی در رفع اسهال خونی موثر است و چنان چه سیب خام را رنده کرده و مصرف نمایید، نتایج خوبی در درمان اسهال کودکان دارد.

- خوردن سیب در صبح و به صورت ناشتا، اثرات بسیار شگفت ‌آوری دارد. همچنین خوردن سیب قبل از خواب بهترین درمان بی ‌خوابی محسوب می ‌شود.

- به کسانی که دچار یبوست می ‌باشند، توصیه می‌ شود در هنگام خواب سیب را با پوست مصرف نمایند (البته خوب آن را بجوند) که موثر خواهد بود.

- میوه‌ی سیب به دلیل فقر مواد قندی برای افراد دیابتی توصیه می ‌گردد.

- پوست و ریشه ‌ی سیب دارای خاصیت ضد میکروبی است.

- دانه ‌ی سیب حاوی اسید هیدروسیانیک است که برای بدن مضر می ‌باشد.

سنجد

جالب است بدانید که سنجد دارای درخت کوتاه و پرخار با برگ‌هایی شبیه بید و گل‌های خوشه ‌ای سفید یا زرد رنگ بسیار خوش بو می‌ باشد. خواص سنجد بسیار قابل توجه است که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌ کنیم:

- این میوه منبع قابل توجهی از ویتامین E و C و رنگدانه‌ ی کاروتن است که همگی خاصیت آنتی ‌اکسیدانی قوی دارند.

- ترکیبات فلاوونوئیدها و اسید چرب‌های موجود در سنجد مانند اسید لینولیک و اولئونیک و همچنین استرول‌ها مانند سیتروسترول دارای خاصیت ضد التهابی است.

- فلاوونوئید موجود در سنجد، به شل کردن عضلات کمک می‌ کند. بنابراین مصرف سنجد برای کسانی که مشکل عضلانی و مفصلی دارند می ‌تواند موثر واقع شود.

- تحقیقات انجام شده نشان داده که مصرف میوه و پودر هسته ‌ای سنجد در درمان‌های التهاب حاد و مزمن موثر است.

- برخی ازمطالعات صورت گرفته نشان می ‌‌دهد که سنجد علاوه بر خاصیت تب ‌زدایی، به عنوان داروی درمان اسهال خونی با منشاء آمیبی و دفع کرم مطرح می‌ گردد.

- میزان کلسیم در سنجد بسیار بالا است و از نرمی استخوان جلوگیری می‌ کند.

- سنجد برای قلب و کلیه‌ها سودمند می ‌باشد.

سماق، سمبل روشنایی و غلبه بر شیطان

این گیاه اغلب در مناطق مدیترانه‌، جنوب ایتالیا، آسیای شرقی به ویژه در ایران دیده می ‌شود. انواع متنوعی دارد که برخی از آنها جنبه ‌ی تزیینی‌ داشته و اگر حواسمان نباشد می ‌تواند موجب مسمومیت و خارش گردد.

در برخی از کشورها از سماق نوشیدنی تهیه می‌ کنند که جهت تسکین درد معده و اختلالات هضمی موثر است.

- محرک اشتها بوده و چاشنی خوبی برای غذاها محسوب می ‌شود. سماق قابض و پاک ‌کننده‌ی معده می ‌باشد.

- این گیاه برای بیماران دیابتی مفید است، زیرا این گیاه در افراد دیابتی مانع از فرآیند ترکیب گلوکز با ملکول‌های پروتئین حیاتی بدن و تغییرات شیمیایی و عمل کرد آنها می ‌گردد.

- البته توجه داشته باشید که مصرف بیش از حد سماق می ‌تواند مسموم کننده باشد.

- سماق خاصیت ادرار آور یا دیورتیک دارد.

- سماق ضد تب بوده و در درمان بیماری‌های روماتیسمی و نقرس نیز موثر است.

- سماق را باید به دور از نور مستقیم خورشید نگهداری نمایید.

- اثر تصفیه کنندگی بر خون دارد و مواد زائد خون(مانند اوره) را دفع می ‌کند.

- همچنین لثه‌ها را تقویت کرده و آنها را محکم می ‌سازد.

سیر، طبیب گیاهی روی زمین

سیر علاوه بر خواص دارویی و تغذیه ‌ای، به واسطه ‌ی داشتن ماده‌ی ضد ویروسی، ماده‌ی غذایی خوبی برای مصرف، چه در هنگام سلامت و چه در زمان سرماخوردگی به شمار می ‌رود و برای رفع بوی آن نیز می ‌توان سیب یا عسل مصرف کرد یا به شکل نیم ‌پز و خرد کرده از آن استفاده نمود.

- سیر خاصیت ضد قارچی و ضد باکتری دارد و در مبارزه با مسمومیت‌های غذایی از جمله سالمونلا موثر است.

- سیر امکان بروز سرطان معده را نیز کاهش می ‌دهد. به واسطه ‌ی داشتن آلیسین(یک نوع آنتی اکسیدان) و همچنین خواص ضد باکتریایی، علیه هلیکوباکتر پیلوری(مولد زخم معده) است.

سرکه، سمبل صبر و گذر زمان

سقراط معتقد بود که سرکه خاصیت آنتی‌بیوتیکی دارد و در درمان پنومونی (ذات الریه)، بیماری‌های ناشی از کمبود ویتامینC و زخم‌ها استفاده می ‌شود.

- همچنین برای سرکه خواصی مانند جلوگیری کننده‌ی فشارخون و کاهنده‌ی کلسترول قائل هستند.

- قابل توجه است که بدانیم سرکه در هضم غذا نیز کمک می ‌کند.

- سرکه در کنترل وزن بدن و درمان عفونت‌ها هم مفید می ‌باشد.

- شواهدی در دست است که سرکه با افزایش جذب کلسیم به بهبود استخوان ‌سازی در بدن کمک می ‌کند.

- خاصیت ضد قارچی و میکروبی سرکه بر روی مسمومیت‌های غذایی به اثبات رسیده است.

سمنو، نشان استقامت و شیرین کامی

سمنو در بردارنده‌ی جوانه ‌ی گندم است که در سال‌های اخیر، اهمیت ویژه‌ی جوانه ‌ی گندم در رژیم غذایی افراد مشخص شده و بیش از همیشه مورد توجه متخصصان غذایی قرار گرفته است، طوری که قرار دادن آن در سبد غذایی توصیه می‌ شود.

سبزه، مظهر سلامتی روح و روان

سبزه مظهر سرسبزی و شادابی است و قرار دادن آن در سفره‌ی هفت ‌سین به این منظور است که ما با سبز کردن دانه و توجه به گل، سبزه و گیاه به شادی و شادابی که غذای روح و اندیشه است، نیز توجه کنیم.

در خاتمه توصیه می ‌شود همیشه و در همه حال به فکر حفظ سلامت روح و جسم خود باشید، چرا که سرچشمه‌‌ ی موفقیت در جامعه ‌ی بشری، سلامت جسم و روان است.

 

-------------------------------------------

"هفت سین قرآن مجید"

 1- سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم.( یس/58)

2- سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین . ( صافات /79)

3- سلامٌ علی اِبراهیم . ( صافات/109)

4- سلامُ عـَلی موُسی و هارون . (صافات/120)

5- سلامُ علی آلِ یاسین . ( صافات/130)

6- سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین . ( زمر/73)

7- سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر. ( قدر/5)


نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی

نظرات ديگران [ نظر]


اشعار بهاریه

چهارشنبه 86 اسفند 29 ساعت 7:43 عصر

  

 

بهاریه های معروف شاعران پارسی

سعدی

برخیز که می‌رود زمستان

برخیز که می‌رود زمستان **بگشای در سرای بستان

نارنج و بنفشه بر طبق نه **منقل بگذار در شبستان

وین پرده بگوی تا به یک بار **زحمت ببرد ز پیش ایوان

برخیز که باد صبح نوروز **در باغچه می‌کند گل افشان

خاموشی بلبلان مشتاق **در موسم گل ندارد امکان

آواز دهل نهان نماند **در زیر گلیم و عشق پنهان

بوی گل بامداد نوروز **و آواز خوش هزاردستان

بس جامه فروختست و دستار **بس خانه که سوختست و دکان

ما را سر دوست بر کنارست **آنک سر دشمنان و سندان

چشمی که به دوست برکند دوست **بر هم ننهد ز تیرباران

سعدی چو به میوه می‌رسد دست **سهلست جفای بوستانبان

--------------------------------------

مولانا

شور گل

بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را **از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را

زبان سوسن از ساقى کرامت هاى مستان گفت **شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را

ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل **چو دید از لاله کوهى که جام آورد مستان را

ز گریه ابر نیسانى (1) دم سرد زمستانى **چه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را

"سقاهم ربهم"(2) خوردند و نام و ننگ گم کردند **چو آمد نامه ساقى چه نام آورد مستان را

درون مجمر دل ها سپند و عود می سوزد **که سرماى فراق او زکام آورد مستان را

درآ در گلشن باقى برآ بر بام کان ساقى **ز پنهان خانه غیبى پیام آورد مستان را

چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر **که ساقى هر چه درباید تمام آورد مستان را

که جان ها را بهار آورد و ما را روى یار آورد **ببین کز جمله دولت ها کدام آورد مستان را

ز شمس الدین تبریزى به ناگه ساقى دولت **به جام خاص سلطانى مدام آورد مستان را

1- ابرنیسانی : ابر ماه نیسان ( ماه هفتم از تقویم سریانی مطابق با فروردین واردیبهشت )

2- اشاره به آیه "سقهم ربهم شراباً طهورا" (آیه 21 سوره انسان )

**

عید بر عاشقان مبارک باد

عید بر عاشقان مبارک باد **عاشقان عیدتان مبارک باد

عید ار بوی جان ما دارد **در جهان همچو جان مبارک باد

بر تو ای ماه آسمان و زمین **تا به هفت آسمان مبارک باد

عید آمد به کف نشان وصال **عاشقان این نشان مبارک باد

روزه مگشای جز به قند لبش **قند او در دهان مبارک باد

عید بنوشت بر کنار لبش **کاین می بی‌کران مبارک باد

عید آمد که ای سبک روحان **رطل‌های گران مبارک باد

چند پنهان خوری صلاح الدین **بوسه‌های نهان مبارک باد

گر نصیبی به من دهی گویم **بر من و بر فلان مبارک باد

------------------------------------------

حافظ

ز کوى یار مى ‌آید نسیم باد نوروزى

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی **از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن **که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است **که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی **به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست **مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی

طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن **کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی

سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی **که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست **مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی

می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌کند عیبش **خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی

جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع **که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی

به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم **بیا ساقی که جاهل را هنیتر می‌رسد روزی

می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش **که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی

نه حافظ می‌کند تنها دعای خواجه تورانشاه **ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی

جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده **جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی

**

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

ساقیا آمدن عید مبارک بادت **وان مواعید که کردی مرواد از یادت

در شگفتم که در این مدت ایام فراق **برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

برسان بندگی دختر رز گو به درآی **که دم و همت ما کرد ز بند آزادت

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست **جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت

شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت **بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات بازآورد **طالع نامور و دولت مادرزادت

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح **ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

**

---------------------------------

عطار

ای بلبل خوشنوا فغان کن

ای بلبل خوشنوا فغان کن **عید است نوای عاشقان کن

چون سبزه ز خاک سر برآورد **ترک دل و برگ بوستان کن

بالشت ز سنبل و سمن ساز **وز برگ بنفشه سایبان کن

چون لاله ز سر کله بینداز **سرخوش شو و دست در میان کن

بردار سفینه‌ی غزل را **وز هر ورقی گلی نشان کن

صد گوهر معنی ار توانی **در گوش حریف نکته‌دان کن

وان دم که رسی به شعر عطار **در مجلس عاشقان روان کن

ما صوفی صفه‌ی صفاییم **بی خود ز خودیم و از خداییم

**

---------------------------------------

خواجو

عید آمد و آن ماه دل افروز نیامد

عید آمد و آن ماه دل افروز نیامد **دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد

نوروز من ار عید برون آمدى از شهر **چونست که عید آمد و نوروز نیامد

مه مى طلبیدند و من دلشده را دوش **در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد

آن ترک ختائی بچه آیا چه خطا دید **کامروز علی رغم بدآموز نیامد

خورشید چو رسمست که هر روز برآید **جانش هدف ناوک دلدوز نیامد

تا کشته نشد در غم سوداى تو خواجو **در معرکه‌ى عشق تو پیروز نیامد

**

------------------------------

امام خمینی (ره)

عید نوروز

باد نوروز وزیـــده است به کوه و صحرا ** جامه عیـــد بپـــوشنـــد، چه شاه و چه گد

بلبل باغ جنان را نبـــود راه به دوست   **  نازم آن مطـــرب مجلـــس کـــه بود قبله نم

صوفى و عارف ازین بادیه دور افتـادند  **  جــام مى گیر ز مطــرب، که رَوى سوى صف

همه در عید به صحرا و گلستان بروند  **  من ســرمست، ز میخـــانه کنـــم رو به خد

عید نوروز مبارک به غنــــى و درویش  **  یــــــار دلـــــدار، ز بتخـــانــــه درى را بـــگش

گر مرا ره به در پیر خــــــرابات دهى  **   بــه سر  و جان به سویش راه نوردم نه به پ

سالها در صف اربــــــاب عمائم بودم  **  تـــا بـــه دلـــدار رسیدم نـــکنم بـــــاز خــط


نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی

نظرات ديگران [ نظر]


نوروز در اسلام

چهارشنبه 86 اسفند 29 ساعت 7:39 عصر

 

 "تقویم هجری شمسی:  اوج درایت فرهنگی ما"

    

شاید بتوان گفت آنچه که ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یکی از زیباترین و شایسته ترین کارهایی است که می شود با یک مراسم تاریخی و سنّتی انجام داد. ابتدای سال شمسی ما ایرانیها، - یعنی اوّل بهار - عید نوروز است، و مبدأ آن هجرت پیامبر.

یعنی هم سال شمسی را حفظ کرده ایم و هم مبدأ آن را هجرت پیامبر قرار داده ایم! و این ترکیبی بسیار زیبا و حیرت انگیز از فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی است! بسیاری از کشورها بعد از مسلمان شدن، فرهنگ بومی خود را کاملا از دست دادند، ولی ما با هوشمندی تمام نه تنها زبان خود را حفظ کردیم بلکه بهترین کتابها در زمنیه ی قواعد صرف و نحو عربی را نوشتیم. بزرگترین نحویون زبان عربی ایرانی بوده اند!

درباره ی دیگر عناصر فرهنگی مان هم با هوش و درایت، ترکیبی زیبا و هوشمندانه از دو فرهنگ تولید کرده ایم.

اوّلاً ملت ایران افتخار دارد که سال شمسی او سال هجری است؛ یعنی همچنان که سال قمری ما از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاه والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه ملتهای مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده می کنند؛ ولی ما ایرانی ها، هجرت نبیّ اکرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی.

 در ضمن، ابتدای سال را اوّل فصل بهار انتخاب کرده ایم، در حالی که مسیحیان، اوایل زمستان را اوّل سال قرار می دهند! البته فرق آنها با ما این است که ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخّصی ندارد و یک مطلب حدسی است؛ در حالی که هجرت نبیّ مکرّم اسلام، از نظر تاریخی کاملاً دقیق و مشخّص است. به هر حال ما اوّل بهار را ابتدای سال خودمان قرار داده ایم که این هم یک ذوق و سلیقه ایرانی است.

اوّل بهار، اوّل رویش طبیعت، اوّل بیداری باغ و راغ و بوستان و اوّل بالندگی همه موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است که وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است.

  

نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروف »معلّی بن خنیس(1)» - به این نکته توجّه شده است. معلّی بن خنیس در کنار امام صادق علیه الصّلاه والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّی بن خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت می رود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب می کنند و «نیروز» می گویند. حضرت به او می فرمایند : «أتدری ماالنیروز؟» آیا می دانی نوروز چیست؟

 خود حضرت مثال می زنند و می فرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» بوده است؛ روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، و روزی هم که امیرالمؤمنین علیه السّلام به ولایت انتخاب شد،  نوروز بوده است.

 «یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال»

"روز نو از نگاه رهبر"

 

نوروز، یعنى روز نو! در روایات ما - به خصوص همان روایت معروف معلّى‏بن‏خنیس - به این نکته توجه شده است. معلّى‏بن‏خنیس که یکى از رُوات برجسته‏ى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیت هاى برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر است. در کنار امام صادق (علیه‏الصّلاةوالسّلام) زندگى خود را گذرانده؛ بعد هم به شهادت رسیده است. این معلّى‏بن‏خنیس با این خصوصیات، خدمت حضرت مى‏رود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است، حضرت به او مى‏فرمایند: آیا مى‏دانى نوروز چیست؟

بعضى خیال مى‏کنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است - که در این روز، هبوط آدم اتفاق افتاد، قضیه‏ى نوح اتفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین (علیه‏السّلام) اتفاق افتاد و چه و چه - برداشت من از این روایت، این نیست. من این‏طور مى‏فهمم که حضرت، دارد «روز نو» را معنا مى‏کند؛ منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» نام گذاشته‏اند، یعنى روزِ نو، روز نو یعنى چه؟ همه‏ى روزهاى خدا مثل هم است؛ کدام روز مى‏تواند «نو» باشد؟ شرط دارد؛ آن روزى که در آن، اتفاق بزرگى افتاده باشد، نوروز است. آن روزى که شما در آن بتوانید اتفاق بزرگى را محقَق کنید، نوروز است.

 

بعد خود حضرت مثال مى‏زنند؛ مى‏فرمایند: آن روزى که جناب آدم و حوا، پا بر روى زمین گذاشتند، نوروز بود؛ براى بنى‏آدم و نوع بشر، روز نویى بود. آن روزى که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتى خود را به ساحل نجات رساند، نوروز است؛ روز نویى است و داستان تازه‏یى در زندگى بشر آغاز شده است. آن روزى که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویى براى بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزى که قرآن براى بشر نازل مى‏شود، مقطعى در تاریخ است که براى انسان ها روز نو است - آن روزى هم که امیرالمؤمنین به ولایت انتخاب شد، روز نو است.

اینها همه، نوروز است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسى، با اول ماه «حَمَل» مطابق باشد، یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اول «حَمَل» - روز اول فروردین - اتفاق افتاده است؛ نخیر، بحث این است که هر روزى که این‏طور خصوصیاتى در آن اتفاق بیفتد، روز نو و نوروز است؛ چه اول فروردین، چه هر روز دیگرى از اوقات سال باشد.

خوب، من حالا به شما عرض مى‏کنم، روزى که انقلاب پیروز شد، نوروز است؛ روز نویى بود. روزى که امام وارد این کشور شد، براى ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم و پیروزى جوانان مؤمن و ایثارگران ما در جبهه‏هاى نبرد - علیه نظامیانى که از «ناتو» و «ورشو» و امریکا و شوروى و خیلى از مراکز دیگر قدرت تغذیه مى‏شدند - نوروز و روز نو است.

 

"عظمت نوروز از زبان امام صادق علیه السلام"

 

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: نوروز روزی‌ست که در آن پیامبر صلی الله علیه و آله برای حضرت علی علیه السلام در غدیر خم پیمان گرفت و آنانکه آنجا بودند به ولایت آن حضرت اقرار کردند و خوشا به حال کسی که آن را نگه‌داشت و بدا به حال کسی که آن را زیر پا نهاد.

نوروز روزی‌ست که در آن پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام را با وادی جنیان مواجه کرد و از آنان میثاق گرفت.

نوروز روزی‌ست که در آن علی علیه السلام در جنگ نهروان پیروز گشت

نوروز روزی‌ست که در آن قائم ما اهل بیت ظاهر می‌شود و خداوند او را بر دجال پیروز می‌سازد

و نوروزی نیست که ما در آن منظر فرج نباشیم چرا که آن روز از برای ماست.

ایرانیان آن را نگاه داشتند اما شما آن را از بین بردید.

و این [نوروز] اولین روز سال [برای] ایرانیان است.

معلی می‌گوید: حضرت [این مطالب را بر من] املاء کردند و من نوشتم.

و نیز معلَّی می‌گوید:

در صبحگاه نوروز خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم

امام برمن فرمودند: معلی! آیا می‌دانی امروز چه روزی‌ست؟!

عرض کردم: نخیر، ولی [همین‌قدر می‌دانم] روزی‌ست که ایرانیان آن را روز بزرگی می‌دانند و گرامی‌اش داشته و در آن روز بر هم تبریک می‌گویند.

امام فرمودند: قسم به خانه خدا که این روز برای امر بزرگی است که آن را برایت شرح می‌دهم تا بدانی.

عرض کردم: یادگیری این مطب برایم دوست‌داشتنی‌تر از این است که عمری جاودان یابم؛ خداوند دشمنان شما را نابود سازد.

امام فرمودند: معلی! نوروز روزی‌ست که خداوند در آن از انسان پیمان گرفت که او را بپرستند و برایش شریک قائل نشوند و به دین فرستادگانش گروند.

نوروز روزی‌ست که خورشید برای اولین بار طلوع کرد و بادهای بارور ساز وزید و گلهای زمین آفریده شد.

نوروز روزی‌ست که کشتی حضرت نوح [که سلام خدا بر پیامبر ما و خاندانش و بر او باد] [بعد از طوفان ] بر فراز کوه جودی ساحل گرفت.

نوروز روزی‌ست که فرشته وحی، جبرائیل علیه السلام بر پیامبر اسلام نازل شد

نوروز روزی‌ست که حضرت ابراهیم بتهای قوم خود را شکست

و نوروز روزی‌ست که پیامبر اکرم حضرت علی علیه السلام را بر دوش خود بلند کرد تا بتهای قریش را در‌انداخته و درهم شکند.

 

"مهفوم عید در فرهنگ اسلامی"

 

واژه عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانى مختلفى براى آن ذکر کرده‏اند، از جمله: «خوى گرفته‏»، «هر چه باز آید ،از اندوه و بیمارى و غم و اندیشه و مانند آن‏ » ، « روز فراهم آمدن قوم‏» ، «هر روز که در آن ، انجمن یا تذکار فضیلت مند یا حادثه بزرگى باشد»، گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد. (1)

ابن منظورچنین می گوید که برخىمعتقدند ، اصل واژه عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده‏اند. (2)

به گفته ازهرى: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادى ‏ها  یا اندوه‏ها، باز مى‏گردد و تکرار مى‏شود. ابن اعرابى آن را منحصر به شادى‏ها دانسته است. (4)

واژه عید تنها یک بار در قرآن به کار رفته است :

اللّهُمَّ رَبَّنا اَنزِل عَلَینا مائِدَةَ منَ السَّماء تَکون لنا عیداً لاوَّلنا وآخرنا و آیة ً منک...(سورة مائده / آیه 114) در تفسیر نمونه ذیل این آیه گفته شده است: «عید در لغت،از ماده عود به معنى بازگشت است ، و لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف مى‏شود و بازگشت ‏به پیروزیها و راحتى‏هاى نخستین مى‏کند عید گفته مى‏شود، و دراعیاد اسلامى به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت‏ یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى‏گردد و آلودگى‏های خلاف فطرت از میان مى‏رود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است‏ حضرت مسیح (ع) آن را عید نامیده و همانطور که در روایات وارد شده ، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است. اگرچه در روایتى که از على(ع) نقل شده مى‏خوانیم «و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» . هر روز که در آن معصیت‏ خدا نشود روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت ‏به فطرت نخستین است.»(3)

در روایات معصومین(ع) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، چنان که گذشت ، امیر المومنین على (ع) فرموده اند هر روزى که در آن معصیت و گناه نشود، روز عید است.

از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیر المؤمنین على(ع) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (خوراکی ازآرد وشیر)و ملبنة( غذا یا حلوایی که با شیر تهیه می شود )است. پس به آن حضرت عرض کردم روز عید و خطیفه ؟!.

پس از آن حضرت فرمود:"انما هذا عید من غفرله "، این عید کسى است که آمرزیده شده است.(4)

و نیز در یکى از اعیاد، آن حضرت فرمود: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید»، «امروز تنها عید کسى است که خداوند روزه‏اش را پذیرفته و عبادتش را سپاس گزارده است ، هر روز که خداوند مورد نافرمانى قرار نگیرد، عید راستین است.»

در روایات اسلامى براى اعیاد، به ویژه اعیاد مذهبى از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصىاز جانب معصومین توصیه شده است.

«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهاى خودتان را با تکبیر زینت ‏بخشید.

«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس‏» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر لا اله الا الله، الله اکبر، الحمد لله و سبحان الله، زینت ‏بخشید.

عید ، زمان نو شدن و پاک شدن از گناهان است و نوروز زنده شدن و برپاشدن  دوباره هستی ...

نوروزتان سرشاراز طراوت وشادکامی

 

"نوروز در اسلام"

 

همزمان‌ با ظهور اسلام،‌ بسیاری‌ از سنن‌ غلط‌ همانند آتش‌ پرستی‌ و منع‌ دفن‌ مردگان‌ از بین‌ رفت‌ ولی‌ نوروز به‌ عنوان‌ یک‌ جشن‌ ملی‌ باقی‌ ماند. حتی‌ پیشوایان‌ دینی‌ آن‌ را حیاتی‌ دوباره‌ بخشیدند و آن را به‌ دعا و نیایش‌ آراستند. دکتر شریعتی‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: اسلام، نوروز را جلای‌ بیشتری‌ داد، شیرازه‌ بست‌ و آن‌ را با پشتوانه ‌ای‌ استوار از خطر زوال‌ در دوران‌ مسلمانی‌ ایرانیان‌ مصون‌ داشت... نوروز که‌ با جان‌ ملیت‌ زنده‌ بود، روح‌ مذهب‌ نیز گرفت..

چون‌ نوروز شد، غسل‌ کن‌ و پاکیزه ‌ترین‌ جامه‌های‌ خود را خوشبو گردان‌ و در آن‌ روز ، روزه‌ بدار و چون‌ از نماز پیشین‌ فارغ‌ شدی، چهار رکعت‌ نماز بگزار و بعد از نماز، سجده‌ شکر به‌ جای‌ آور.

معلی ‌بن‌ خنیس‌ می‌گوید: در نوروز بر امام‌ صادق(ع) وارد شدم، فرمود: این‌ روز را می‌ شناسی؟ عرض‌ کردم‌ قربانت‌ گردم‌ این‌ روزی‌ است‌ که‌ عجم‌ آن‌ را بزرگ‌ می ‌شمرند و به‌ یکدیگر هدیه‌ می‌ دهند.. حضرت‌ فرمودند: قسم‌ به‌ بیت‌ عقیق‌ که‌ در مکه‌ است، این‌ نیست‌ مگر به‌ جهت‌ امری‌ قدیم‌ که‌ برای‌ تو تفسیر می ‌کنم... نوروز روزی‌ است‌ که‌ خداوند از انسان ها پیمان‌ گرفت‌ که‌ بندگی‌ او را گردن‌ گذارند و به‌ پیامبرانش‌ ایمان‌ آورند و دستورهای‌ آنان‌ را بپذیرند. آن‌ نخستین‌ روزی‌ است‌ که‌ خورشید بتابید و بادهای‌ باردهنده‌ وزیدن‌ گرفت‌ و گیاهان‌ روییدن‌ گرفتند. آن‌ روزی‌ است‌ که‌ فرشته‌ وحی‌ بر پیامبر(ص) نازل‌ گردید و ابراهیم‌ خلیل(ع) بتها را درهم‌ شکست. روزی‌ است‌ که‌ امام‌ علی(ع) بت های‌ روی‌ خانه‌ کعبه‌ را به‌ زیر افکند و همچنین‌ کشتی‌ نوح‌ پس‌ از طوفان‌ بر کوه‌ جودی‌ قرار گرفت‌ و آن‌ روزی‌ است‌ که‌ قائم‌ ما در آن‌ روز ظهور خواهد کرد.

و باز معلی ‌بن‌ خنیس‌ از قول‌ امام‌ صادق (ع) نقل‌ می ‌کند که‌ همانا نوروز روزی‌ است‌ که‌ پیامبر(ص) عهد و پیمان ها را برای‌ امیرالمومنین(ع) گرفت‌ و آن‌ روزی‌ است‌ که‌ حضرت‌ بر اهل‌ نهروان‌ پیروز شد.

در مفاتیح‌ الجنان‌ از قول‌ امام‌ صادق (ع) آمده‌ است: چون‌ نوروز شد، غسل‌ کن‌ و پاکیزه ‌ترین‌ جامه‌های‌ خود را خوشبو گردان‌ و در آن‌ روز، روزه‌ بدار و چون‌ از نماز پیشین‌ فارغ‌ شدی، چهار رکعت‌ نماز بگزار و بعد از نماز، سجده‌ شکر به‌ جای‌ آور....آمده‌ است‌ که‌ در هنگام‌ تحویل‌ سال‌ این‌ دعا را بسیار بخوانند: یا مقلب‌القلوب‌ و الابصار یا مدبراللیل‌ و النهار یا محول ‌الحول‌ و الاحوال، حول‌ حالنا الی‌ احسن ‌الحال.ما این‌ دعا را با کلامی‌ نغز از زبان‌ مولای‌ متقیان‌ امام‌ علی (ع) می ‌آراییم، آنجا که‌ می‌ فرمایند: .[خدایا] با بهاری‌ پر ابر و ابری‌ پر باران، آب‌ رحمت‌ خویش‌ را بر خاک‌ خشک‌ ما و بر گیاهان‌ پر برکتت‌ فرو ریز، تا به‌ باران‌ درشت‌ و بسیار آن، ابر مرده، زنده‌ و خاک‌ خشک‌، خرم‌ و سبز گردد.آمین‌


نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی

نظرات ديگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5   >>   >