: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
کد سوال_21: یاد خدا در همه کارها، به چه معناست و این همه سفارش به آن براى چیست؟
جواب: در حدیث مىخوانیم: براى هرکارى «بسم اللّه» بگویید، حتى سر سفره اگر نوع غذا را تغییر دادید «بسم اللّه» را تجدید کنید. اگر شما به یک کارخانه توجه کنید، به تمام کالاها و تولیدات خود، آرم و نشانه خود را مىزند. مثلاً یک کارخانه چینى سازى، به همه ظرفهاى کوچک و بزرگ، حتّى کارتون و کامیونى که مربوط به حمل و نقل است، نام و آرم خود را مىزند. پرچم هر کشورى، هم روى میز مدیران آن کشور است، هم بالاى ساختمان ادارات و هم روى کشتى هایى که از آن کشور به اطراف دنیا مىروند. انسان خداپرست نیز تمام کارهایش، نام و آرام خدایى دارد؛ چه کوچک وچه بزرگ.
حضرت ابراهیمعلیه السلام مىگوید: نمازم، عباداتم، زنده بودنم و مرگم براى پروردگار جهانیان است. «انّ صلاتى و نُسکى و مَحیاىَ و مَماتى لِلّه رَبّ العالَمین» قرآن به پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرماید: هم در آغاز کار، یاد پروردگارت باش: «اِقرأ بِاسمِ ربِّک» و هم پس از فراغت، کارى دیگر شروع کن که در راه رضاى پروردگارت باشد، «فاذا فَرَغتَ فَانصَب و الى ربِّکَ فَارغَب»
------------------------------------------------------------------
کد سوال_22: چرا خدا به ستمگران و گنهکاران مهلت مىدهد؟
جواب: سازمان آب و برق، به تمام منازل آب و برق مىرساند، این صاحبان منازلند که مىتوانند از این آب و برق استفاده صحیح کنند یا نادرست. خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و همه گونه امکان رشد را در اختیار او گذاشت، اگر انسان با علم و آگاهى راه بدى را انتخاب کرد، مقصّر خود اوست. امّا چرا خداوند جلوى چنین انسانهایى را نمىگیرد، زیرا: اگر همین که انسان بناى ناسزا و دروغ گفتن داشت، خداوند او را لال کند و همین که بناى سیلى زدن به مظلوم داشت، دست او فلج شود، همین که بناى نگاه بد داشت چشمش کور شود و... آیا این انسان که از روى ناچارى خلاف نکرده، قابل ستایش است؟ ارزش انسان زمانى است که با اختیار خودش، آزادانه و آگاهانه کارى را انجام دهد و یا از خلافى دست بردارد. اگر دست انسانى را با طناب بستند و از جیب او پول درآوردند و خرج کردند، نمىتوان گفت آن دست بسته، مرد سخاوتمندى است و اگر مرد نابینایى، به نامحرم نگاه نکرد، نمىگویند چه انسان پاکى. آرى، خداوند مىخواهد انسانها آزاد باشند تا خود راه خیر و خوبى یا راه شرّ و بدى را انتخاب نمایند و عمل کنند.
------------------------------------------------------------------
کد سوال_23: معناى انتظار امام زمان علیه السلام چیست؟ آیا به معناى سکوت و بىتفاوتى در برابر ظلم و فساد است؟
جواب: ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم، امّا معناى انتظار خورشید آن نیست که دست روى دست بگذاریم و تا صبح در تاریکى به سر بریم، بلکه هر کس اتاق خود را روشن مىکند.
ما در زمستان منتظر فرارسیدن تابستان هستیم، ولى انتظار تابستان به آن معنا نیست که در زمستان بلرزیم و اتاق خود را گرم نکنیم. در زمان غیبت امام زمان علیه السلام نیز باید به مقدار توانِ خود با ظلم مبارزه کنیم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآییم. در روایات مىخوانیم: «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج» بهترین عمل، انتظار آمدن حضرت مهدى علیه السلام است. بر اساس این حدیث، انتظار، حالت نیست، بلکه عمل است: «افضل الاعمال» بنابراین، منتظران واقعى باید اهلعمل باشند. منتظران مصلِح باید خود صالح باشند، کسى که منتظر مهمان است در خانه آرام نمىنشیند. وظیفه مردم در زمان غیبت، خودسازى و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازى دیگران است.
------------------------------------------------------------------
کد سوال_24: با دیدن این همه تفاوتها و ناهنجارىها، چگونه نظام را اسلامى بدانیم؟
جواب: اولاً معناى نظام اسلامى آن نیست که تمام افراد جامعهاش عادل باشند، بلکه نظام اسلامى آن است که قوانین و مدیرانش اسلامى باشند. مسافرت خوب آن است که ماشین سالم و راننده ماهر باشد تا مسافرین را به مقصد برساند، نه آن که تمام مسافران بى مسئله باشند. هیچ کس در هیچ سفرى براى سوار شدن به اتوبوس و قطار و هواپیما، تک تک مسافران را بررسى نمىکند، بلکه به سلامتى وسیله و مهارت راننده مىاندیشد. در آیه 102 سوره بقره مىخوانیم که در زمان حضرت سلیمانعلیه السلام (پیامبر معصومى که حکومتش هدیهاى الهى بود)، گروهى به جاى پیروى از آن حضرت، پیرو شیطان بودند: «واتّبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملک سلیمان»
ثانیاً عدالت همه جا به معناى تساوى نیست. پزشک عادل، پزشکى نیست که به همه بیماران یک نوع دارو بدهد، معلّم عادل، معلّمى نیست که به همه دانشآموزان یک نمره بدهد، بلکه این تساوى، کمال بى عدالتى است. مگر سلّول چشم با سلّول استخوان پا یکسان است؟ مگر برگها، میوهها، کوهها، دشتها، معدنها، جنگلها، کرات آسمانى، کهکشانها، رنگها، نژادها و... یکسانند؟! آرى، تفاوت دو نوع است: گاهى حکیمانه و بر حق است و گاهى تبعیض و ناحقّ. اختلافات گاهى بر اساس ظلم است که باید با تمام قدرت جلوى آن را گرفت. سرمایههایى را که با زد و بند، کمفروشى، احتکار، توطئه، اختلاس، سرقت، ربا و امثال آن جمع شده است، باید از حلقوم متجاوزان بیرون کشید.
امّا گاهى تفاوت و اختلافى که در اثر کار، هنر، تخصص، مدیریّت، ابتکار و امثال آن پیدا مىشود، چنانچه حقوق واجب الهى آن (خمس و زکات و...) پرداخت شود، مانعى ندارد. اگر بخواهیم حق ابتکار و هنر و کار و تخصّص را نادیده بگیریم، جامعه راکد مىماند و رشدى ندارد.
------------------------------------------------------------------
کد سوال_25: سعه صدر چیست؟
جواب: «سعه صدر» به معناى داشتن روح بزرگ است که همچون لاستیک تراکتور از امواج رد شود و تاب بر ندارد در حالى که افراد عادى مثل لاستیک دوچرخه، با اولین موج تاب برمىدارند.
حضرت على علیه السلام مىفرماید: «آلَةُ الرّیاسة سعة الصَّدر»، شرط لازم براى پذیرش هر مسئولیّتى، سعهصدر است. دعاى حضرت موسى علیه السلام پس از رسیدن به مقام نبوّت، سعه صدر بود که از خداوند خواست: «رَبّ اشَرح لى صَدرى» البتّه موسى از خدا درخواست کرد و خدا به او عطا نمود، ولى خداوند قبل از اینکه پیامبر درخواست کند، به او سعه صدر داد و فرمود: «ألم نَشرَح لک صَدرک»
------------------------------------------------------------------
کد سوال_26: اسلام به کیفیّت بیشتر توجّه دارد یا به کمّیت؟
جواب: در مواردى اسلام به کمیّت توجه دارد، نظیر تعداد نفراتى که در نماز جماعت حاضر مىشوند که هر جماعتى نفراتش بیشتر باشد، ثوابش بیشتر است. در مواردى به کیفیّت توجّه دارد، نظیر انفاق به محرومان که مقدارش مهم نیست، بلکه اخلاص در آن مهم است. «و یُطعمون الطّعام عَلى حُبّه» مقدار غذایى که اهلبیت به یتیم، مسکین و اسیر دادند زیاد نبود، امّا خالصانه بود. گاهى هم کیفیّت مطرح است و هم کمّیت. مثلاً قرآن درباره ذکر خدا، هم مىفرماید: «اُذکروا اللّه ذکراً کثیرا» خدا را بسیار یاد کنید و هم مىفرماید: «فى صلوتهم خاشعون» مؤمنان در نمازشان خشوع دارند.
------------------------------------------------------------------
کد سوال_27: آیا شخصیّت و موقعیّت افراد، در کیفر و پاداش آنها مؤثّر است؟
جواب: قرآن به زنان پیامبر مىفرماید: شما با سایرین فرق دارید و کار خلاف شما دو برابر حساب مىشود: «یا نساء النّبىّ مَن یَأتِ منکُنّ بفاحشةٍ مُبیّنةٍ یُضاعف له العذابُ ضِعفَین» همان گونه که پاداش عمل شایسته شما، دو برابر دیگران است. «و مَن یَقنُت مِنکنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَین» هر کوهى قلّهاش بلندتر باشد، درّهاش عمیقتر است. در حدیث مىخوانیم: از جاهل هفتاد گناه بخشیده مىشود قبل از آنکه از عالم یک گناه بخشیده شود. «یغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن یُغفر للعالم ذنبٌ واحد» نردبان این جهان ما و منى است عاقبت این نردبان افتادنى است. لاجرم هرکس که بالاتر نشست استخوانش سختتر خواهد شکست.
------------------------------------------------------------------
کد سوال_28: نقش رهبرى در جامعه اسلامى چگونه است؟
جواب: هر حرکت، چند عنصر دارد: مبدأ، مسیر، وسیله، راهنما و مقصد. در میان این پنج عنصر، مهمترین نقش با راهنماست. اگر رهبر و راهنما، عالم و متّقى باشد، نه هدف گم مىشود و نه به انحراف کشیده مىشود. اگر رهبر لایق باشد و مردم اطاعت کنند، مشکلات حل مىشود؛ اگر سوزن تیز باشد و نخ هم متّصل به آن، هر پارچهاى دوخته مىشود، امّا اگر سوزن کج بود یا نخ جدا شد، نازکترین پارچه هم دوخته نمىشود. اگر مردم اطاعت نکنند، رهبر کارى از پیش نمىبرد همان گونه که اگر نخ به دنبال سوزن نرود، هر قدر هم سوزن کارآمد باشد، کارى از پیش نمىبرد. حرکت و نفوذ سوزن در پارچههاى مختلف، به شرط پیروى نخ از اوست. اگر راننده اهل فن باشد، حتى ماشین معیوب را راه اندازى و با آن رانندگى مىکند. همان گونه که پیامبران در بدترین شرایط اجتماعى، بهترین امّتها را ساختند. امّا اگر رهبرى صلاحیّت نداشته باشد، بهترین شرایط را نیز به هدر مىدهد، چنانکه بهترین اتومبیلها را اگر در اختیار راننده ناشى قرار دهیم، آن را به درّه سقوط مىدهد.
------------------------------------------------------------------
کد سوال_29: در برابر متلکها و یا سرزنشهایى که در راه حقّ مىشنویم، چه وظیفهاى داریم؟
جواب: شخصى از قاهره شترى را اجاره کرد تا به منطقه عبّاسیه برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفته و مسافر را مىبرد. در مسیر راه، شتربان زیر لب و گاهى هم بلند مسافر را مسخره مىکرد و چون او را مردى غریب و تنها و محتاج یافته بود، همگام با حرکت شتر به جسارتهاى خود ادامه مىداد. در مسیر راه شخصى این صحنه را دید و به مسافر گفت: آیا مىدانى و مىشنوى که شتربان چه مىگوید؟ گفت: بلى! پرسید: پس چرا از خود عکس العملى نشان نمىدهى؟ گفت: اگر او مرا به عباسیه مىرساند و مسیر راه درست است، این حرفها مهم نیست، هرچه مىخواهد بگوید. در سوره مطفّفین مىخوانیم که مجرمان، مؤمنان را به شکلهاى مختلف تحقیر مىکنند:
1- پیوسته به آنها مىخندند: «اِنّ الّذین أجرَموا کانوا من الّذین آمنوا یَضحکون»
2- هر گاه از کنار آنها عبور مىکنند، غمزه مىآیند و چشمک مىزنند: «و اذا مَرّوا بهم یَتَغامزون»
3- همین که به سوى دار و دسته خود بر مىگردند، پشت سر مؤمنان فکاهى و طنز مىگویند: «و اذا انقَلبوا الى اهلِهم اِنقَلبوا فَکِهین»
4- هنگامى که مؤمنان را مىبینند، مىگویند: اینها منحرفند: «و اذا راوهم قالوا انّ هؤلاء لضالّون»
امّا مؤمنان استقامت کرده و از راه خود دست بر نمىدارند. قرآن در ادامه مىفرماید: روزى خواهد آمد که مؤمنان، به کفار خواهند خندید. «فالیوم الّذین آمنوا من الکفار یَضحکون»
------------------------------------------------------------------
کد سوال_30: آیا براى حفظ آبرو مىتوان نماز باران را ترک کرد؟
جواب: در مسابقات ورزشى، ورزشکاران نمىگویند: مىترسیم شکست بخوریم، پس در زمین حاضر نشویم! فوتبالیست باید در مسابقه شرکت کند، خواه گل بزند یا گل بخورد. حتى اگر چند بار هم شکست بخورد باز هم دست از مسابقه برنمىدارد. ناپلئون مىگوید: در چهارده عملیات نظامى شکست خوردم تا بالاخره پیروز شدم. بر اساس روایات، به هنگام خشکسالى باید نماز باران خواند، ما باید به وظیفه خود عمل کنیم، این که باران ببارد یا نبارد، مربوط به خداوند است.
نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی