سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 پرسش وپاسخ (3) - طلبه آ نلاین

پرسش و پاسخ 3

یکشنبه 86 دی 2 ساعت 2:46 عصر

  

 کد سوال_21: یاد خدا در همه کارها، به چه معناست و این همه سفارش به آن براى چیست؟

جواب: در حدیث مى‏خوانیم: براى هرکارى «بسم اللّه» بگویید، حتى سر سفره اگر نوع غذا را تغییر دادید «بسم اللّه» را تجدید کنید. اگر شما به یک کارخانه توجه کنید، به تمام کالاها و تولیدات خود، آرم و نشانه خود را مى‏زند. مثلاً یک کارخانه چینى سازى، به همه ظرف‏هاى کوچک و بزرگ، حتّى کارتون و کامیونى که مربوط به حمل و نقل است، نام و آرم خود را مى‏زند. پرچم هر کشورى، هم روى میز مدیران آن کشور است، هم بالاى ساختمان ادارات و هم روى کشتى هایى که از آن کشور به اطراف دنیا مى‏روند. انسان خداپرست نیز تمام کارهایش، نام و آرام خدایى دارد؛ چه کوچک وچه بزرگ.
حضرت ابراهیم‏علیه السلام مى‏گوید: نمازم، عباداتم، زنده بودنم و مرگم براى پروردگار جهانیان است. «انّ صلاتى و نُسکى و مَحیاىَ و مَماتى لِلّه رَبّ العالَمین» قرآن به پیامبرصلى الله علیه وآله مى‏فرماید: هم در آغاز کار، یاد پروردگارت باش: «اِقرأ بِاسمِ ربِّک» و هم پس از فراغت، کارى دیگر شروع کن که در راه رضاى پروردگارت باشد، «فاذا فَرَغتَ فَانصَب و الى ربِّکَ فَارغَب»

------------------------------------------------------------------

کد سوال_22: چرا خدا به ستمگران و گنهکاران مهلت مى‏دهد؟

جواب: سازمان آب و برق، به تمام منازل آب و برق مى‏رساند، این صاحبان منازلند که مى‏توانند از این آب و برق استفاده صحیح کنند یا نادرست. خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و همه گونه امکان رشد را در اختیار او گذاشت، اگر انسان با علم و آگاهى راه بدى را انتخاب کرد، مقصّر خود اوست. امّا چرا خداوند جلوى چنین انسان‏هایى را نمى‏گیرد، زیرا: اگر همین که انسان بناى ناسزا و دروغ گفتن داشت، خداوند او را لال کند و همین که بناى سیلى زدن به مظلوم داشت، دست او فلج شود، همین که بناى نگاه بد داشت چشمش کور شود و... آیا این انسان که از روى ناچارى خلاف نکرده، قابل ستایش است؟ ارزش انسان زمانى است که با اختیار خودش، آزادانه و آگاهانه کارى را انجام دهد و یا از خلافى دست بردارد. اگر دست انسانى را با طناب بستند و از جیب او پول درآوردند و خرج کردند، نمى‏توان گفت آن دست بسته، مرد سخاوتمندى است و اگر مرد نابینایى، به نامحرم نگاه نکرد، نمى‏گویند چه انسان پاکى. آرى، خداوند مى‏خواهد انسان‏ها آزاد باشند تا خود راه خیر و خوبى یا راه شرّ و بدى را انتخاب نمایند و عمل کنند.

------------------------------------------------------------------

کد سوال_23: معناى انتظار امام زمان علیه السلام چیست؟ آیا به معناى سکوت و بى‏تفاوتى در برابر ظلم و فساد است؟

جواب: ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم، امّا معناى انتظار خورشید آن نیست که دست روى دست بگذاریم و تا صبح در تاریکى به سر بریم، بلکه هر کس اتاق خود را روشن مى‏کند.
ما در زمستان منتظر فرارسیدن تابستان هستیم، ولى انتظار تابستان به آن معنا نیست که در زمستان بلرزیم و اتاق خود را گرم نکنیم. در زمان غیبت امام زمان علیه السلام نیز باید به مقدار توانِ خود با ظلم مبارزه کنیم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآییم. در روایات مى‏خوانیم: «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج» بهترین عمل، انتظار آمدن حضرت مهدى علیه السلام است. بر اساس این حدیث، انتظار، حالت نیست، بلکه عمل است: «افضل الاعمال» بنابراین، منتظران واقعى باید اهل‏عمل باشند. منتظران مصلِح باید خود صالح باشند، کسى که منتظر مهمان است در خانه آرام نمى‏نشیند. وظیفه مردم در زمان غیبت، خودسازى و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازى دیگران است.

------------------------------------------------------------------

کد سوال_24: با دیدن این همه تفاوت‏ها و ناهنجارى‏ها، چگونه نظام را اسلامى بدانیم؟

جواب: اولاً معناى نظام اسلامى آن نیست که تمام افراد جامعه‏اش عادل باشند، بلکه نظام اسلامى آن است که قوانین و مدیرانش اسلامى باشند. مسافرت خوب آن است که ماشین سالم و راننده ماهر باشد تا مسافرین را به مقصد برساند، نه آن که تمام مسافران بى مسئله باشند. هیچ کس در هیچ سفرى براى سوار شدن به اتوبوس و قطار و هواپیما، تک تک مسافران را بررسى نمى‏کند، بلکه به سلامتى وسیله و مهارت راننده مى‏اندیشد. در آیه 102 سوره بقره مى‏خوانیم که در زمان حضرت سلیمان‏علیه السلام (پیامبر معصومى که حکومتش هدیه‏اى الهى بود)، گروهى به جاى پیروى از آن حضرت، پیرو شیطان بودند: «واتّبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملک سلیمان»

ثانیاً عدالت همه جا به معناى تساوى نیست. پزشک عادل، پزشکى نیست که به همه بیماران یک نوع دارو بدهد، معلّم عادل، معلّمى نیست که به همه دانش‏آموزان یک نمره بدهد، بلکه این تساوى، کمال بى عدالتى است. مگر سلّول چشم با سلّول استخوان پا یکسان است؟ مگر برگ‏ها، میوه‏ها، کوه‏ها، دشت‏ها، معدن‏ها، جنگل‏ها، کرات آسمانى، کهکشان‏ها، رنگ‏ها، نژادها و... یکسانند؟! آرى، تفاوت دو نوع است: گاهى حکیمانه و بر حق است و گاهى تبعیض و ناحقّ. اختلافات گاهى بر اساس ظلم است که باید با تمام قدرت جلوى آن را گرفت. سرمایه‏هایى را که با زد و بند، کم‏فروشى، احتکار، توطئه، اختلاس، سرقت، ربا و امثال آن جمع شده است، باید از حلقوم متجاوزان بیرون کشید.
امّا گاهى تفاوت و اختلافى که در اثر کار، هنر، تخصص، مدیریّت، ابتکار و امثال آن پیدا مى‏شود، چنانچه حقوق واجب الهى آن (خمس و زکات و...) پرداخت شود، مانعى ندارد. اگر بخواهیم حق ابتکار و هنر و کار و تخصّص را نادیده بگیریم، جامعه راکد مى‏ماند و رشدى ندارد.

------------------------------------------------------------------

کد سوال_25: سعه صدر چیست؟

جواب: «سعه صدر» به معناى داشتن روح بزرگ است که همچون لاستیک تراکتور از امواج رد شود و تاب بر ندارد در حالى که افراد عادى مثل لاستیک دوچرخه، با اولین موج تاب برمى‏دارند.
حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «آلَةُ الرّیاسة سعة الصَّدر»، شرط لازم براى پذیرش هر مسئولیّتى، سعه‏صدر است. دعاى حضرت موسى علیه السلام پس از رسیدن به مقام نبوّت، سعه صدر بود که از خداوند خواست: «رَبّ اشَرح لى صَدرى»  البتّه موسى از خدا درخواست کرد و خدا به او عطا نمود، ولى خداوند قبل از اینکه پیامبر درخواست کند، به او سعه صدر داد و فرمود: «ألم نَشرَح لک صَدرک»

------------------------------------------------------------------

کد سوال_26: اسلام به کیفیّت بیشتر توجّه دارد یا به کمّیت؟

جواب: در مواردى اسلام به کمیّت توجه دارد، نظیر تعداد نفراتى که در نماز جماعت حاضر مى‏شوند که هر جماعتى نفراتش بیشتر باشد، ثوابش بیشتر است. در مواردى به کیفیّت توجّه دارد، نظیر انفاق به محرومان که مقدارش مهم نیست، بلکه اخلاص در آن مهم است. «و یُطعمون الطّعام عَلى‏ حُبّه» مقدار غذایى که اهل‏بیت به یتیم، مسکین و اسیر دادند زیاد نبود، امّا خالصانه بود. گاهى هم کیفیّت مطرح است و هم کمّیت. مثلاً قرآن درباره ذکر خدا، هم مى‏فرماید: «اُذکروا اللّه ذکراً کثیرا» خدا را بسیار یاد کنید و هم مى‏فرماید: «فى صلوتهم خاشعون» مؤمنان در نمازشان خشوع دارند.

------------------------------------------------------------------

کد سوال_27: آیا شخصیّت و موقعیّت افراد، در کیفر و پاداش آنها مؤثّر است؟

جواب: قرآن به زنان پیامبر مى‏فرماید: شما با سایرین فرق دارید و کار خلاف شما دو برابر حساب مى‏شود: «یا نساء النّبىّ مَن یَأتِ منکُنّ بفاحشةٍ مُبیّنةٍ یُضاعف له العذابُ ضِعفَین» همان گونه که پاداش عمل شایسته شما، دو برابر دیگران است. «و مَن یَقنُت مِنکنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَین» هر کوهى قلّه‏اش بلندتر باشد، درّه‏اش عمیق‏تر است. در حدیث مى‏خوانیم: از جاهل هفتاد گناه بخشیده مى‏شود قبل از آنکه از عالم یک گناه بخشیده شود. «یغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن یُغفر للعالم ذنبٌ واحد» نردبان این جهان ما و منى است‏ عاقبت این نردبان افتادنى است. لاجرم هرکس که بالاتر نشست‏ استخوانش سخت‏تر خواهد شکست.

------------------------------------------------------------------

کد سوال_28: نقش رهبرى در جامعه اسلامى چگونه است؟

جواب: هر حرکت، چند عنصر دارد: مبدأ، مسیر، وسیله، راهنما و مقصد. در میان این پنج عنصر، مهم‏ترین نقش با راهنماست. اگر رهبر و راهنما، عالم و متّقى باشد، نه هدف گم مى‏شود و نه به انحراف کشیده مى‏شود. اگر رهبر لایق باشد و مردم اطاعت کنند، مشکلات حل مى‏شود؛ اگر سوزن تیز باشد و نخ هم متّصل به آن، هر پارچه‏اى دوخته مى‏شود، امّا اگر سوزن کج بود یا نخ جدا شد، نازک‏ترین پارچه هم دوخته نمى‏شود. اگر مردم اطاعت نکنند، رهبر کارى از پیش نمى‏برد همان گونه که اگر نخ به دنبال سوزن نرود، هر قدر هم سوزن کارآمد باشد، کارى از پیش نمى‏برد. حرکت و نفوذ سوزن در پارچه‏هاى مختلف، به شرط پیروى نخ از اوست. اگر راننده اهل فن باشد، حتى ماشین معیوب را راه اندازى و با آن رانندگى مى‏کند. همان گونه که پیامبران در بدترین شرایط اجتماعى، بهترین امّت‏ها را ساختند. امّا اگر رهبرى صلاحیّت نداشته باشد، بهترین شرایط را نیز به هدر مى‏دهد، چنانکه بهترین اتومبیل‏ها را اگر در اختیار راننده ناشى قرار دهیم، آن را به درّه سقوط مى‏دهد.

------------------------------------------------------------------

کد سوال_29: در برابر متلک‏ها و یا سرزنش‏هایى که در راه حقّ مى‏شنویم، چه وظیفه‏اى داریم؟

جواب: شخصى از قاهره شترى را اجاره کرد تا به منطقه عبّاسیه برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفته و مسافر را مى‏برد. در مسیر راه، شتربان زیر لب و گاهى هم بلند مسافر را مسخره مى‏کرد و چون او را مردى غریب و تنها و محتاج یافته بود، همگام با حرکت شتر به جسارت‏هاى خود ادامه مى‏داد. در مسیر راه شخصى این صحنه را دید و به مسافر گفت: آیا مى‏دانى و مى‏شنوى که شتربان چه مى‏گوید؟ گفت: بلى! پرسید: پس چرا از خود عکس العملى نشان نمى‏دهى؟ گفت: اگر او مرا به عباسیه مى‏رساند و مسیر راه درست است، این حرف‏ها مهم نیست، هرچه مى‏خواهد بگوید. در سوره مطفّفین مى‏خوانیم که مجرمان، مؤمنان را به شکل‏هاى مختلف تحقیر مى‏کنند:
1- پیوسته به آنها مى‏خندند: «اِنّ الّذین أجرَموا کانوا من الّذین آمنوا یَضحکون»
2- هر گاه از کنار آنها عبور مى‏کنند، غمزه مى‏آیند و چشمک مى‏زنند: «و اذا مَرّوا بهم یَتَغامزون»
3- همین که به سوى دار و دسته خود بر مى‏گردند، پشت سر مؤمنان فکاهى و طنز مى‏گویند: «و اذا انقَلبوا الى اهلِهم اِنقَلبوا فَکِهین»
4- هنگامى که مؤمنان را مى‏بینند، مى‏گویند: اینها منحرفند: «و اذا راوهم قالوا انّ هؤلاء لضالّون»
امّا مؤمنان استقامت کرده و از راه خود دست بر نمى‏دارند. قرآن در ادامه مى‏فرماید: روزى خواهد آمد که مؤمنان، به کفار خواهند خندید. «فالیوم الّذین آمنوا من الکفار یَضحکون»

------------------------------------------------------------------

کد سوال_30: آیا براى حفظ آبرو مى‏توان نماز باران را ترک کرد؟

جواب: در مسابقات ورزشى، ورزشکاران نمى‏گویند: مى‏ترسیم شکست بخوریم، پس در زمین حاضر نشویم! فوتبالیست باید در مسابقه شرکت کند، خواه گل بزند یا گل بخورد. حتى اگر چند بار هم شکست بخورد باز هم دست از مسابقه برنمى‏دارد. ناپلئون مى‏گوید: در چهارده عملیات نظامى شکست خوردم تا بالاخره پیروز شدم. بر اساس روایات، به هنگام خشکسالى باید نماز باران خواند، ما باید به وظیفه خود عمل کنیم، این که باران ببارد یا نبارد، مربوط به خداوند است. 


نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی

نظرات ديگران [ نظر]