: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو در وبلاگ :
یقین به مرگ
گفته شده در مورد فرد صاعقه زده، غریق، و کسی که سکته کرده، باید سه روز صبر کرد تا یقین به مرگ آنها حاصل شود ولی در این زمان، با معاینه دکتر فوراً دفن میکنند آیا معاینه پزشک کافی است؟
اگر از قول دکتر یقین به مرگ حاصل شود دفن جایز است و در غیر این صورت تا یقین حاصل نشود، جایز نیست.
حجیّت و اعتبار نظر پزشک
در بعضی از احکام شرعی، معیار، علم، گمان و یا احتمال عقلایی خود مکلف میباشد. مثلاً اگر انسان علم به موضوعی پیدا کرد باید به علم خود عمل کند. بنابراین اگر از نظر پزشک برای وی علم حاصل شود، نظر پزشک معتبر است، اما اگر احیاناً علمِ شخص مکلّف مخالف نظر پزشک باشد، نظر خود او مقدم است.
حفظ جان بیمار
بعضی اوقات نسبت به بیماری که در بخش مراقبتهای ویژه است، ناامیدی و یأس از معالجه حاصل میگردد و تنها راه برای تداوم حیات و احیای قلب بیمار، تنفس مصنوعی یا ماساژ دادن و امور دیگر از این قبیل است. در این گونه موارد، در صورتی که ادامه معالجه با این اعمال موجب استمرار حیات وی (ولو در زمان کوتاهی) گردد، چنین اقداماتی واجب است و جایز نیست او را به حال خود واگذارند.
تسریع در مرگ بیمار
در شرایطی که محتضر (کسی که در حال جان دادن است) در حال زجرکشیدن میباشد، تزریق مواد کشنده به بیمار (برای این که زودتر راحت شود)، جایز نیست و در صورتی که مرگ به این عمل استناد داده شود، شخصی که چنین کاری را انجام داده، قاتل محسوب شده و به آن دیه تعلق میگیرد، که تفصیل آن در احکام دیه آمده است.
رفع مسؤولیت پزشک
با توجه به مطالبی که در بحث ضمان مطرح شد، پزشک ممکن است در بسیاری موارد با مسأله ضمان روبرو گردد. از این رو، در هنگام معالجه (برای اجتناب از درگیر شدن با چنین مسائلی) پزشک میتواند به ترتیب ذیل از خود رفع مسؤولیت نماید: چنانچه پزشک به مریض یا ولی او بگوید که اگر ضرری به مریض برسد، ضامن نمیباشد و مریض یا ولی او نیز قبول کرده باشد، طبق شرایطی که در زیر خواهد آمد از پزشک در قبال ضررهای احتمالی رفع مسؤولیت میشود و گرفتن این رضایت از مریض یا ولی او (مبنی بر عدم مسؤولیت پزشک در قبال ضررهای احتمالی) را در اصطلاح" ابرأ" مینامند.
حکم آبجو و شربت ها
آبی که به دستور پزشک از جو میگیرند و به آن مأالشعیر میگویند پاک است ولی فُقّاع که از جو گرفته میشود و به آن آبجو میگویند نجس و خوردن آن حرام است.
شربتهایی که در فرمول آنها الکل طبی به کار رفته باشد در صورتی که معلوم باشد در آن شرابِ حرام وجود دارد، تجویز و استعمال آنها جایز نیست، مگر در صورت ضرورت و انحصار علاج به آن. امّا در صورت شک، استفاده از آن مانعی ندارد و تحقیق زیاد لازم نیست.
معالجه با چیزهای حرام
معالجه با حرام، در صورتی که معالجه منحصر به استفاده از حرام باشد، جایز است، هر چند پزشکان ماهر و مورد اطمینان، انحصار را تشخیص بدهند. اما اگر معالجه منحصر به آن چیز حرام نباشد، جایز نیست.
مقدار استفاده از چیزهای حرام
اگر کسی مضطر شود که از حرام استفاده کند، باید به مقدار ضرورت اکتفا نماید و زیادتر از آن جایز نیست. بنابراین اگر برای دفع ترس از ضرر جانی مضطر به آشامیدن شراب یا حرام دیگری شود، باید به مقدار ضرورت اکتفا کند.
برخی خوردنیهای حرام
1- خوردن نجاسات مانند شراب، آبجو، خون و مردار.
2- خوردن چیزهایی که نجس شده و هنوز حکم نجاسات آنها باقی است.
- نکته: ملاک در تشخیص چیزهای نجس شده، علم به نجاست آنهاست و در
صورت شک، محکوم به طهارت و حلّیت است. یعنی طاهر و حلال میباشند. مانند برخی از داروها که از خارج کشور تهیه میشوند و شک در طهارت و حلّیت آنها میباشد.
3- خوردن هر چیزی که به بدن ضرر میرساند و این بر سه قسم است :
الف - آنچه موجب هلاکت میشود مانند آشامیدن سَمهای کشنده یا این که زن حامله چیزی بخورد که موجب سقط جنین شود.
ب - آنچه موجب انحراف مزاج یا از کار افتادن بعضی از حواس ظاهری یا باطنی میگردد.
ج - آنچه موجب از بین رفتن بعضی از قوای بدنی میگردد مانند آن که مرد چیزی بخورد که موجب قطع نیروی جنسی و تناسلی شود و یا زن چیزی بخورد که عقیم گردد و بچهدار نشود.
ملاک تشخیص ضرر: در قسم «الف» که موجب هلاکت میشود، فرقی نیست علم یا گمان به ضرر داشته باشد و یا احتمال عقلایی به ضرر داده شود یعنی در هر سه حالت استفاده از آنچه ضرر دارد حرام است و در قسم «ب» و «ج» نیز، بنابر احتیاط واجب فرقی بین سه حالت علم یا گمان یا احتمال عقلایی نیست.
نگاه و لمس به منظور معاینه و درمان
اگر پزشک مرد (در صورت نبودن پزشک زن) جهت معالجه و یا کارهایی از قبیل تشخیص نبض، گرفتن خون و شکستهبندی ناچار شود به بدن نامحرم نگاه کند، یا دست به بدن او بزند (و استفاده از دستکش و مانند آن، به منظور لمس غیرمستقیم، ممکن نباشد)، در این صورت، لمس و نگاه اشکال ندارد. البته اگر در چنین مواردی پزشک بتواند تنها با نگاه کردن و یا با لمس کردن مریض نامحرم را معالجه کند، باید به همان نگاه یا لمس (آن هم به مقدار ضرورت) بسنده کند و زیادتر از آن جایز نیست. در نگاه و لمسِ پزشک زن نسبت به مرد نامحرم نیز همین حکم جاری است.
اگر پزشک برای معالجه بیمار ناچار شود به عورت او نگاه کند، ... و چارهای جز نگاه (مستقیم) به عورت او نباشد، اشکال ندارد.
نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی