سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 احکام پزشکی - طلبه آ نلاین

احکام پزشکی

پنج شنبه 86 آذر 29 ساعت 12:53 صبح

یقین به مرگ

 

گفته شده در مورد فرد صاعقه زده، غریق، و کسی که سکته کرده، باید سه‏ روز صبر کرد تا یقین به مرگ آنها حاصل شود ولی در این زمان، با معاینه دکتر فوراً دفن می‏کنند آیا معاینه پزشک کافی است؟

اگر از قول دکتر یقین به مرگ حاصل شود دفن جایز است و در غیر این‏ صورت تا یقین حاصل نشود، جایز نیست.

 

 

حجیّت و اعتبار نظر پزشک‏

 

در بعضی از احکام شرعی، معیار، علم، گمان و یا احتمال عقلایی خود مکلف‏ می‏باشد. مثلاً اگر انسان علم به موضوعی پیدا کرد باید به علم خود عمل کند. بنابراین اگر از نظر پزشک برای وی علم حاصل شود، نظر پزشک معتبر است، اما اگر احیاناً علمِ شخص مکلّف مخالف نظر پزشک باشد، نظر خود او مقدم است.

 

 

حفظ جان بیمار

 

بعضی اوقات نسبت به بیماری که در بخش مراقبتهای ویژه است، ناامیدی و یأس از معالجه حاصل می‏گردد و تنها راه برای تداوم حیات و احیای قلب بیمار، تنفس مصنوعی یا ماساژ دادن و امور دیگر از این قبیل است. در این گونه موارد، در صورتی که ادامه معالجه با این اعمال موجب استمرار حیات وی (ولو در زمان کوتاهی) گردد، چنین اقداماتی واجب است و جایز نیست او را به حال خود واگذارند.

 

تسریع در مرگ بیمار

 

در شرایطی که محتضر (کسی که در حال جان دادن است) در حال زجرکشیدن‏ می‏باشد، تزریق مواد کشنده به بیمار (برای این که زودتر راحت شود)، جایز نیست و در صورتی که مرگ به این عمل استناد داده شود، شخصی که چنین کاری را انجام داده، قاتل محسوب شده و به آن دیه تعلق می‏گیرد، که تفصیل آن در احکام دیه آمده است.

 

 

رفع مسؤولیت پزشک‏

 

با توجه به مطالبی که در بحث ضمان مطرح شد، پزشک ممکن است در بسیاری‏ موارد با مسأله ضمان روبرو گردد. از این رو، در هنگام معالجه (برای اجتناب از درگیر شدن با چنین مسائلی) پزشک می‏تواند به ترتیب ذیل از خود رفع مسؤولیت نماید: چنانچه پزشک به مریض یا ولی او بگوید که اگر ضرری به مریض برسد، ضامن نمی‏باشد و مریض یا ولی او نیز قبول کرده باشد، طبق شرایطی که در زیر خواهد آمد از پزشک در قبال ضررهای احتمالی رفع مسؤولیت می‏شود و گرفتن این رضایت از مریض یا ولی او (مبنی بر عدم مسؤولیت پزشک در قبال ضررهای احتمالی) را در اصطلاح" ابرأ" می‏نامند.

 

حکم آبجو و شربت ها

 

آبی که به دستور پزشک از جو می‏گیرند و به آن مأالشعیر می‏گویند پاک است ولی فُقّاع که از جو گرفته می‏شود و به آن آبجو می‏گویند نجس و خوردن آن حرام است.

 شربتهایی که در فرمول آنها الکل طبی به کار رفته باشد در صورتی که معلوم باشد در آن شرابِ حرام وجود دارد، تجویز و استعمال آنها جایز نیست، مگر در صورت ضرورت و انحصار علاج به آن. امّا در صورت شک، استفاده از آن مانعی ندارد و تحقیق زیاد لازم نیست.

 

 

معالجه با چیزهای حرام

 

معالجه با حرام، در صورتی که معالجه منحصر به استفاده از حرام باشد، جایز است، هر چند پزشکان ماهر و مورد اطمینان، انحصار را تشخیص بدهند. اما اگر معالجه منحصر به آن چیز حرام نباشد، جایز نیست.

 

 

مقدار استفاده از چیزهای حرام‏

 

اگر کسی مضطر شود که از حرام استفاده کند، باید به مقدار ضرورت اکتفا نماید و زیادتر از آن جایز نیست. بنابراین اگر برای دفع ترس از ضرر جانی مضطر به آشامیدن شراب یا حرام دیگری شود، باید به مقدار ضرورت اکتفا کند.

 

 

برخی خوردنیهای حرام‏

 

1- خوردن نجاسات مانند شراب، آبجو، خون و مردار.

2- خوردن چیزهایی که نجس شده و هنوز حکم نجاسات آنها باقی است.

- نکته: ملاک در تشخیص چیزهای نجس شده، علم به نجاست آنهاست و در

صورت شک، محکوم به طهارت و حلّیت است. یعنی طاهر و حلال می‏باشند. مانند برخی از داروها که از خارج کشور تهیه می‏شوند و شک در طهارت و حلّیت آنها می‏باشد.

3- خوردن هر چیزی که به بدن ضرر می‏رساند و این بر سه قسم است :

الف - آنچه موجب هلاکت می‏شود مانند آشامیدن سَمهای کشنده یا این که زن‏ حامله چیزی بخورد که موجب سقط جنین شود.

ب - آنچه موجب انحراف مزاج یا از کار افتادن بعضی از حواس ظاهری یا باطنی‏ می‏گردد.

ج - آنچه موجب از بین رفتن بعضی از قوای بدنی می‏گردد مانند آن که مرد چیزی بخورد که موجب قطع نیروی جنسی و تناسلی شود و یا زن چیزی بخورد که عقیم گردد و بچه‏دار نشود.

ملاک تشخیص ضرر: در قسم «الف» که موجب هلاکت می‏شود، فرقی نیست علم‏ یا گمان به ضرر داشته باشد و یا احتمال عقلایی به ضرر داده شود یعنی در هر سه حالت استفاده از آنچه ضرر دارد حرام است و در قسم «ب» و «ج» نیز، بنابر احتیاط واجب فرقی بین سه حالت علم یا گمان یا احتمال عقلایی نیست.

 

 

نگاه و لمس به منظور معاینه و درمان‏

 

اگر پزشک مرد (در صورت نبودن پزشک زن) جهت معالجه و یا کارهایی از قبیل‏ تشخیص نبض، گرفتن خون و شکسته‏بندی ناچار شود به بدن نامحرم نگاه کند، یا دست به بدن او بزند (و استفاده از دستکش و مانند آن، به منظور لمس غیرمستقیم، ممکن نباشد)، در این صورت، لمس و نگاه اشکال ندارد. البته اگر در چنین مواردی پزشک بتواند تنها با نگاه کردن و یا با لمس کردن مریض نامحرم را معالجه کند، باید به همان نگاه یا لمس (آن هم به مقدار ضرورت) بسنده کند و زیادتر از آن جایز نیست. در نگاه و لمسِ پزشک زن نسبت به مرد نامحرم نیز همین حکم جاری است.

اگر پزشک برای معالجه بیمار ناچار شود به عورت او نگاه کند، ... و چاره‏ای جز نگاه (مستقیم) به عورت او نباشد، اشکال ندارد.

 


نوشته شده توسط : اسماعیل کاظمی

نظرات ديگران [ نظر]